خانه بسیار ساده است و صمیمی! گویی استاد شهریار با تمام صمیمیت و سادگی، خود به استقبال مسافران و گردشگران تبریزی آمده است.

به نقل از مهرتبریز، محله مقصودیه تبریز را کمتر کسی است که نشناسد. محله ای قدیمی و اصیل که گذر تمامی تبریزی ها یک بار که نه، بلکه صدها بار به آن افتاده است و آنچه بر اعتبار و اصالت این محله افزوده است، قرار گرفتن خانه ای است با عطر و بوی شهریار، شاعر شیرین سخن تبریزی که جایگاه ویژه ای در حوزه شعر و ادب داشته و در وصف جایگاه وی، همین بس که سالروز درگذشت این شاعر بزرگ ایران زمین به نام روز ملی شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است.
خانه در یکی از کوچه پس کوچه های محله مقصودیه تبریز قرار گرفته است. چندین نفر هم که گردشگر به نظر می رسند، سر راه، آدرس خانه موزه را از من می پرسند. تابلویی که نام خانه موزه شهریار بر روی آن حک شده، درِ آبی رنگی را نشانمان می دهد که عکس استاد شهریار در کنار آن نقش بسته است. گویی استاد، خود به استقبال مهمانان آمده اند.


خانه موزه ادبی استاد شهریار که از طرف شهرداری تبریز اداره می شود، امسال همچون همیشه میزبان مهمانان نوروزی است و از محیط شلوغ حیاط و صدای همهمه داخل خانه موزه می توان متوجه استقبال گردشگران و بازدیدکنندگان از این بنا بود.

نیم نگاهی به خانه موزه ادبی استاد شهریار
طبق اطلاعات ارائه شده، استاد شهریار۲۰ سال آخر زندگی خود را در این خانه سپری کرده و اشعار بسیاری را در این خانه سروده است. به گونه ای که بسیاری از شاگردان استاد در خاطرات خود، از این خانه یاد کرده و در این فضا از محضر استاد بهره برده اند.
قدمت خانه به دهه چهل بر می گردد که در سال ۶۷ و بعد از درگذشت استاد توسط شهرداری خریداری می شود تا این ساختمان کوچک اما با صفا تبدیل شود به جایی که هر گوشه آن رنگ و بویی از استاد ادب ایران را دارد و درب آن روزانه برای پذیرایی از مهمانان و گردشگران باز بوده و جایی باشد تا اساتید و دوستداران شعر و ادب گه گاهی دور یکدیگر جمع شده و به یاد شهریار، شعری بخوانند.
خانه موزه یک ساختمان دو طبقه شامل زیرزمین و طبقه فوقانی را در خود جای داده است. قسمت زیرزمین، دربرگیرنده عکس‌ها و تصاویری از استاد شهریار بوده و همچنین مجسمه ای از استاد در آن قرار گرفته و جلوی آن نیز سفره هفت سینی برپا شده است که توانسته چشم انداز خوبی برای ثبت تصاویر یادگاری بازدیدکنندگان فراهم کند.


عکس های استاد در گوشه به گوشه سالن نصب شده است؛ عکس هایی که هر کدامشان، انسان را به نقطه ای از زندگی او می کشاند و آنچه در تمامی عکس ها نمایان است، سادگی و بی آلایش بودن مردی است که توانست به ستاره ای بی بدیل در عرصه شعر و ادبیات تبدیل شود.
بخش فوقانی هم که در واقع بخش اصلی و قدیمی‌تر موزه ادبی استاد شهریار به شمار می‌رود، بخش‌هایی چون بخش اسناد قدیمی، عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها، وسایل شخصی شامل لباس‌ها، کتاب‌ها، لوازم‌التحریر، رختخواب و بستر استراحت استاد، تالار پذیرایی منزل استاد، هدایا، لوح‌های تقدیر و تندیس‌های این شاعر بزرگ را در خود جای داده است.
از زیرزمین که بیرون می آیم، مسیرم را کج می کنم به سمت طبقه بالا و قسمت اصلی خانه موزه. بالای پله ها، می رسم به فضایی که دور تا دور آن پر از عکس های یادگاری استاد و اثر هنرمندان مختلف خطاطی، خوشنویسی و نقاشی است. چندین محفظه هم قرار داده شده که یکی از آن ها پر از کتاب های چاپ شده استاد و دیگری آثار فاخر هنرمندان مجسمه سازی و پیکرتراشی در باب چهره شهریار است.
محفظه دیگر را هم پر کرده اند از روزنامه ها و مجلاتی که تصاویر و اخباری از استاد شهریار بر روی آن ها نقش بسته و البته چندین دهه از چاپ آن ها می گذرد.

طبق اعلام مسئولان موزه، بیش از ۵۰۰ قطعه از آثار و نیز وسایل شخصی استاد شهریار شامل کتاب، دستخط و انواع یادبودها و هدایای داخلی و خارجی به همراه لوازم زندگی این شاعر تبریزی در موزه به نمایش گذاشته شده ‌است.

ساده اما دیدنی!
خانه در مجموع بسیار ساده است و این سادگی از ظاهر خانه تا وسایل آن و همچنین وسایل شخصی استاد به خوبی نمایان است. مجسمه ای واقعی از استاد طراحی شده و بر روی مبل اتاقشان قرار داده شده است؛ گویی که استاد شهریار با آن کت و شلوار مخصوص مهمانی، برای میزبانی از مهمانان خود، آماده نشسته اند.
در یک اتاق، وسایل شخصی استاد را در معرض نمایش قرار داده اند. تشک و لحاف شهریار را پهن کرده اند و کنار آن هم یک چراغ نفتی گذاشته و کتری را بالای آن قرار داده اند تا چای استاد همواره آماده باشد برای پذیرایی از مهمانانش.
استاد، تلویزیون کوچکی هم دارند در گوشه خانه؛ از آن تلویزیون هایی که شاید به زور مُشت، تصویری بر روی صفحه آن ها نقش ببندد. کت و شلوار، کیف و کفش و چندین وسیله شخصی دیگر استاد نیز در فضای اتاق قرار داده شده اند.
آشپرخانه نیز بخشی دیگری است که دیدنش می تواند برای بسیاری از قدیمی ها، یادآور دهه های پنجاه و شصت باشد. یخچالی کوچک و قدیمی، سماور مسی و ظرف های چینی گل سرخ بخشی از وسایل موجود در آشپزخانه است و همین ها بر سادگی بیشتر خانه و غرق شدن در فضای ساده اما باصفا و بامحبت خانه های قدیمی می افزاید.
محمد مرتضوی یکی از این گردشگران است که از استان سمنان آمده و به همراه خانواده در حال بازدید از این خانه است. تلفن همراه خود را به من می سپارد تا یک عکس دسته جمعی از آنان بگیرم. عکس را گرفته و در خصوص خانه موزه با هم سخن می گوییم.
از عظمت استاد شهریار و آوازه اشعار او و در مقابل خانه ساده و باصفا او می گوید و ادامه می دهد: استاد شهریار قطعا یکی از شعرای خاص معاصر ایران هستند. خودم و خانواده همواره دوست داشتیم در خصوص زندگی ایشان اطلاعات بیشتری کسب کنیم.


وی ادامه می دهد: در سفر به تبریز، بعد از بازدید از چندین اماکن گردشگری، نام و آوازه این خانه موزه را شنیدیم و امروز تصمیم بر دیدن این خانه موزه از نزدیک گرفتیم. اسناد نگهداری و جمع آوری شده و همچنین برخی وسایل شخصی استاد از جمله لباس ها و یا حتی لحاف و وسایل آشپزخانه ایشان، صفای خاصی به این موزه بخشیده است.
این گردشگر سمنانی می افزاید: قطعا دیدن این خانه توانست خاطره خوبی از شهر تبریز و این شاعر بلندآوازه را برای ما به جای بگذارد.
و شاید عجیب باشد که در محیط خانه ای این چنین ساده، ستاره ای بزرگ در عرصه ادبیات ایران زندگی کرده و سال های عمرش را گذرانده است. شاعری که علاوه بر چهره ادبی که دارد، دارای چهره دینی و مذهبی هم بوده و شاید نور معنویت وی حاکم بر این فضا است که با وجود سادگی، هر روز گردشگران زیادی را به سوی خود می کشد.
بازدید ۹۳ هزار نفر از موزه ها و اماکن تاریخی وابسته به شهرداری
بازدید از اماکن گردشگری شهر تبریز در نوروز ۱۴۰۳ در حالی با استقبال بالای گردشگران مواجه شده است که بنا به گفته امیرنصیربیگی، معاون شهردار و رییس سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری تبریز از ۲۹ اسفند تا ۱۲ فروردین ۱۴۰۳، بیش از ۹۳ هزار نفر از شهروندان تبریزی و گردشگران نوروزی از موزه ها و اماکن تاریخی وابسته به شهرداری تبریز دیدن کرده اند.
نصیربیگی با اشاره به موزه های در اختیار شهرداری تبریز ادامه می دهد: شهرداری تبریز با شش موزه و فضای تاریخی، بخشی از ظرفیت گردشگری شهر تبریز را عهده دار است و بر خود می بالد که توانسته گردشگران نورزی را با هویت این خطه آشنا کند.

گزارش: فائزه زنجانی