مطمئن بودم آخرش این فرنگی‌ها یه جایی زهر خودشونو می‌ریزن ما هیچ وقت از اجنبی جماعت خیری ندیدیم هر وقت اومدن چاپیدن و رفتن. چیزایی که آوردند شاید اولش برامون جالب بود ولی بعد دیدیم نه بابا، قضیه از این قرارا نبود!! همین گوجه فرنگی، وقتی آمد بدون اینکه به فرنگی بودنش فکر کنیم زود […]

مطمئن بودم آخرش این فرنگی‌ها یه جایی زهر خودشونو می‌ریزن ما هیچ وقت از اجنبی جماعت خیری ندیدیم هر وقت اومدن چاپیدن و رفتن. چیزایی که آوردند شاید اولش برامون جالب بود ولی بعد دیدیم نه بابا، قضیه از این قرارا نبود!!

همین گوجه فرنگی، وقتی آمد بدون اینکه به فرنگی بودنش فکر کنیم زود باهاش پسرخاله شدیم راهش دادیم تو جمع خصوصیمون.. تو یخچال جاش دادیم.. آوردیمش سر سفرهمون.. حتی تو مهمونی‌ها هم با ما بود جوری باهاش صمیمی شدیم که یادمون رفت این جنس فرنگیه!

بعضیا میگن خوش رنگه.. خوش طعمه.. اگه تو غذا نباشه غذا خوردنی نمیشه. اما به نظر من ما خیلی لی لی به لالاش گذاشتیم اگه ما اینجوری بهش توجه نمیکردیم حالا تو اوج قدرت به ما نیش خند نمیزد! کی اونو به اینجا رسوند؟ کی به اون زندگی تو تمام فصول رو یاد داد؟ اگه ما گلخانهایش نمیکردیم می‌تونست تو زمستون هم عرض اندام کنه ؟! حالا برا ما شده کالای لوکس !!

اکبر میوهفروش در مغازشو ضد سرقت کرده! میگه گوجه فرنگی‌ها حتی از پشت شیشه خیلیها رو وسوسه می‌کنن برای دزدی!!

خلاصه بدجور رودست خوردیم حالا ما موندیم و گوجه فرنگی ۴۰ هزار تومنی. ماها مردم عاطفی هستیم زود جوش می‌خوریم درسته اومد دل دادیم بهش .. ولی باید قبول کنیم مال بد بیخ ریش صاحبش ..

  • نویسنده : فاطمه گرامی آرمان همدلی