به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی استوار است که عبارت است از خواندن،نواختن ، ساختن آهنگ حرکات موزیکال و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی و فعالیتهای مرتبط با آن است.توجه اصلی در موسیقی درمانی هدفهای  درمانی و توانبخشی است . نوع برنامه و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع […]

به طور کلی فعالیت های موسیقی درمانی بر پایه چند محور کلی استوار است که عبارت است از خواندن،نواختن ، ساختن آهنگ حرکات موزیکال و بحث و گفتگو پیرامون موسیقی و فعالیتهای مرتبط با آن است.توجه اصلی در موسیقی درمانی هدفهای  درمانی و توانبخشی است . نوع برنامه و فعالیت های موسیقی درمانی به نوع ناراحتی و مشکل بیمار و همچنین هدف درمان بستگی دارد . معمولا جلسات موسیقی درمانی از گروه های کوچک و هماهنگ تشکیل میشود . وقتی مراجع و درمانگر در ارتباط متقابل و فعال قرار می گیرند آرامشی او را فرا می گیرد و به تدریج تمایل پیدا می کند تا در حلقه های گروهی نیز شرکت کند

دو روش در موسیقی درمانی

– روش فعال : نواختن ، خواندن و حرکات موزون پیرامون موسیقی

است . در این روش واکنش های مختلف عاطفی ، ذهنی ، حسی و حرکتی تحریک و برانگیخته میشود

– روش غیر فعال : شنیدن موسیقی . در این روش بیشترین تاثیر و عملکرد در جهت بر انگیختن واکنش های عاطفی و ذهنی است محور های اصلی برنامه های موسیقی درمانی مثل شنیدن موسیقی آرام بخش و نواختن موسیقی در گروه های منظم و یا انفرادی ، خواندن آواز ها ،ترانه های فردی و گروهی و حرکات موزون پیرامون موسیقی است

 

چرا موسیقی به عنوان روش درمانی مفید است

گاستن یکی از پایه گذاران اولیه موسیقی درمانی به این واقعیت تاکید می کند که موسیقی یک رفتار انسانی است ونه فقط برای اینکه انسان آن راخلق میکند بلکه برای اینکه ارتباط خود رابا آن می آ فریند.گاستن سه اصل که ریشه اولیه استفاده از موسیقی است، را چنین برشمرده :

– ایجاد یا تجدید روابط بین فردی

– رشد احساس ارزشمندی درحین شکوفایی

– استفاده از پتانسیل ریتم درکسب نیرو ونظم

از نظر گاستن موسیقی ،رویدادی واقعی که درزمان اتفاق می افتد وتوجه لحظه به لحظه فرد را می طلبد .درموسیقی خصوصیات ذاتی معینی وجود داردکه موجب طلب – اجازه – تحریک وبرانگیختن رفتارهای خاصی می شود. نظم وساختارموجود درموسیقی خصوصا در ریتم آن می تواند درتشکل درک شخصی از جهان کمک کند .

شیوه بالینی اورف شول ورک

این روش را کارل اورف در مدارس آلمان به کار برد و برای درمان کودکان عقب مانده ذهنی و کودکان مبتلا به اوتیسم در امریکا مورد استفاده قرار گرفت . این کودکان با استفاده از ریتم و تکرار ، به نوعی خود آگاهی میرسند و افکارشان نظم می گیرد . فرایند کلی در این روش شامل استفاده از حرکت ، ریتم ، صدا ، زبان و آواز دسته جمعی است . آموزش اصولا از طریق الگو سازی و همزمان با استفاده از تکنیک های رفتار سازی انجام می شود . همچنین می توان همراه با بهره گیری از شیوه اورف ، از شیوه تصویر بدن و آگاهی از توانایی های بدن در استفاده از حرکات برای بیان احساسات و عواطف ، توانایی ایجاد هماهنگی در حرکات بدنی ، ایجاد ارتباط با دیگران استفاده کرد .

موسیقی و تخیل هدایت شده

درا ین شیوه فرد در حالتی که ذهن و جسم او آزاد و رها از تنش های گوناگون است ، به موسیقی کلاسیک گوش می دهند تا تخیلش بر- انگیخته شود . تخیل بر انگیخته شده ، جنبه هایی از «خود» را به فرد تحت درمان نشان میدهد و با همراهی موسیقی، درمان توسط فرد به کار گرفته میشود . در این روش ،هدف درمان نشانه های اختلال نیست ،بلکه جستجوی ضمیر نا خود آگاه و مکنونات درونی فرد تحت درمان از اهمیت بر خوردار است .

در این شیوه اعتقاد بر این است که هر فردی می تواند مشکلات خود را بفهمد و امکان غلبه بر مشکلات را از طریق شناخت خود و توانایی های خود دارد . از این رو این شیوه بر درمان هایی که افرادی چون مازلو و یونگ تاثیر فراوانی بر آنها دارد ، مبتنی است .

موسیقی درمانی به روش نورودف – رابینسون

این روش در بر انگیختن پاسخ کودکان معلول شدید که بی تحرک به نظر میرسند بسیار موثر است . هدف اولیه موزیک تراپیست در استفاده از این تکنیک گسترش ارتباط با درمانجو در زمینه تجربه موزیکال است . در ابتدا موزیک تراپیست با فعالیت های حمایت شده ، محیط احساسی موزیکالی را به وجود می آورند که افزایش دهنده پاسخ های بیمار است . در این روش بر قدرت موسیقی در بیدار سازی پاسخ های احساسی و انجام عمل به عنوان نیروی خود سازی یا خود شکفتگی تاکید زیادی شده است در روش فی البداهه استفاده از اصوات ناموزون و به کار گیری اندازه ها ، مقام ها و سبک های مختلف آزاد گذاشته شده است .

  • نویسنده : نجفی بهروز آرمان همدلی